کافی است دست دراز کنی تا نخستین شاخه درخت، مشتی از معروفترین گیلاس تهران را در دامنت بریزد. فصل برداشت این محصول در روستای کندعلیا از راه رسیده و غروب، کامیونها میوههای بارزده را به انبارهای بستهبندی میبرند. شمیران دومین تولیدکننده گیلاس در کشور است و ۸۰درصد محصول گیلاس شمیران در روستای کند علیا برداشت میشود، محصول درجه یکی که میوههای دستچین شده آن سالهاست راه میوهفروشیهای تهران را گم کردهاند و اغلب به کشورهای حاشیه خلیجفارس و همچنین روسیه صادر میشوند. در فصل چیدن گیلاس با باغدارهای این روستا همراه شدهایم.
- وقتی گیلاس جای سیب شمرون نشست
زمینهای روستای کند علیا تا یک قرن پیش قلمرو صیفی و حبوبات بود، نخود و لوبیا و کدو و چیزهای دیگر. کمکم کشاورزان اطراف زمینهای خود را با درخت، مرزبندی کردند و پای درختان سیب به این زمینها باز شد؛ سیبهایی که بعد از رسیدن، ترکیبی از رنگ زرد و سبز دارند و به سیبهای «شمرون» معروف هستند. درختان پر محصول که صرفه اقتصادی خوبی هم داشتند خیلی زود جای محصولات صیفی و حبوبات را روی زمینهای کند علیا گرفتند. ۸۰ سال پیش بود که یکی از اهالی روستا به ارومیه سفر کرد و در بازگشت از این سفر نخستین نهال گیلاس را به همراه خود به شمیران آورد. «حسن سجودیان» دهیار کند علیا میگوید: «تا قبل از آمدن نخستین نهال گیلاس به روستای کند علیا، معروفترین محصول اینجا سیب شمرون بود. آب و هوای خنک و آب کافی و خاک حاصخیز روستا دست به دست هم داد تا درختان گیلاس در این محدوده به خوبی ثمر دهند و باغدارها هم از آن استقبال کردند. به مرور درختان سیب جای خود را به درختان گیلاس دادند. در حال حاضر روستای کند علیا ۸۰درصد محصول گیلاس شمیران را به خود اختصاص میدهد. کیفیت این گیلاسها به قدری است که محصولات درجه یک آن بهعنوان محصول صادراتی، به دست کشورهای حاشیه خلیجفارس و دیگر کشورها میرسد.» خاک و آب و هوای خوب روستای کند علیا باعث شده تا درختان گیلاس طول عمر بیشتری نسبت به درختان عادی داشته باشند و قدیمیترین درختان روستا حالا ۸۰ ساله هستند.
- بزرگترین باغهای گیلاس تهران
باغهای گیلاس در کمرکش تپهها و کوههای شمیران جا خوش کردهاند و تکیه به کوچههای روستا دادهاند. راههای مالرو تنها راه رسیدن به اغلب این باغهاست و از نخستین ساعات صبح، باغدارها و کارگران از سراشیبی تپهها بالا میروند. «حمزه یزدانی» از باغداران قدیمی روستا میگوید: «در این روستا بیش از ۲۵۰ هکتار باغ گیلاس وجود دارد. اغلب این باغها مسیر دسترسی راحتی ندارند و برای رسیدن به آن باید سراشیبی تندی را طی کنیم. این موضوع در فصل چیدن محصول خود را نشان میدهد. چراکه کامیون و نیسان نمیتواند تا کنار باغ بیاید و ما باید بعد از چیدن محصول، آن را با قاطر به حیاط خانه خود ببریم. تا غروب دوباره میوههای چیده شده را بار قاطر کنیم و به میدان اصلی روستا ببریم که محل تجمع نیسانها و ماشینهای باری است. هر باغداری برای رسیدگی به درختان باغش باید یک یا دو کامیون کود پای درختان بریزد. اما چون امکان تردد با کامیون و نیسان نیست، مجبور هستیم به کمک کارگران و بعد از بارها رفتوآمد این کودها را پای درختان بریزیم.» او از کاستیهایی میگوید که اگر برطرف شوند بار زیادی از هزینههای تحمیل شده به کشاورز و باغدار را کم میکند: «با وجود باغهای فراوان در روستاهای شمیران و با وجود اینکه گیلاس کند علیا محصول مهمی در صادرات شمیران است اما بارانداز و میدانگاه مشخصی برای تحویل بار به خریداران در اینجا وجود ندارد. دلالها غروب با خودروهای خود به اینجا میآیند و بسته به میزان عرضه و تقاضا، محصول را ارزشگذاری میکنند. در روستا سردخانهای وجود ندارد تا اگر به هر دلیلی محصول چیده شده در آن روز خریدار نداشت، بتوانیم آن را در سردخانه نگه داریم. کافی است به هر دلیل ناگهانی یک روز در کشور تعطیلی اعلام شود؛ بار آن روز روی دستمان میماند و متضرر میشویم. حتی اگر آن روز محصولی برداشت نکنیم باید مزد کارگر را بپردازیم که تقریباً نیمی از سود فروش محصول باغ است.»
- راه دراز باغهای روستا
کارگران اغلب مهاجران اهل افغانستان هستند یا از استانهای مختلفی مثل کردستان و لرستان به کندعلیا آمدهاند. تر و فرز از درخت بالا میروند و روی شاخهای مرکزی مستقر میشوند. سطلی را که از قبل به طناب بستهاند بالا میکشند و گیلاسهای چیده شده را در آن میریزند. آتش کوچکی در گوشهای از باغ علم کردهاند و کتری دود گرفتهای روی آن آرام میجوشد تا کارگرها همیشه چای آماده داشته باشند. «رحمان» کارگر مهاجری است که گیلاسهای چیده شده را به همراه چند کارگر دیگر دستچین میکند. بسته به محصول درختان باغ، گیلاسها به ۳ یا ۴ دسته جداگانه تقسیم میشوند. مرغوبترینها، درشت و بینقص و درخشان، در سبدی جا میگیرند. سبدی دیگر گیلاسهایی که به اندازه گیلاسهای صادراتی رشد نکردهاند و آخرین سبد، مخصوص گیلاسهای درجه ۳. سبدهای آماده و بستهبندی شده، روی هم تلنبار میشوند تا بار قاطر شوند و به حیاط خانههای باغداران برود. رحمان میگوید: «در روز بیش از ۴ بار برای بردن بار گیلاسها راه باغ تا خانه صاحب باغ را با قاطر طی میکنیم. بهطور متوسط هر نفر از صبح تا ظهر بار ۳ یا ۴ درخت را میچیند و ما بستهبندی میکنیم. میزان چیدن بار بیشتر به خریدار بستگی دارد و قیمت محصول.» گوشه و کنار باغ نردبانهایی تکیه داده به درخت به چشم میخورد. کارگران کمسن و سالتر که جثهای ورزیدهتر دارند برای بالا رفتن از درختان نیازی به نردبان ندارند و از شاخهها بالا میروند. کارگرها گرچه مهاجر هستند و فصلی، اما سالهاست موقع چیدن محصول به روستای کند علیا میآیند. یا در فصل پاییز و زمستان به هرس کردن درختان، کود دادن باغ و کارهای دیگر کمک کنند. کند علیا علاوه بر گیلاس محصولات دیگری هم دارد، از گردو و سیب گرفته تا گلابی و آلو و آلبالو و محصولات دیگر. باد بوی ریحان و نعناع را از باغچههای گوشه باغ در فضا پخش میکند و صدای زنگوله برههای دامداران روستا به گوش میرسد.
- باغداری در کند علیا هنوز سنتی است
کشاورزی در روستای کند علیا هنوز هم به شکل سنتی انجام میشود. باغها با تراکم درختان روبهرو هستند و برای آبیاری درختان باغ از زهکشیهای قدیمی استفاده میکنند. «روزآب» باغهای کند علیا دورهای ۱۲ روزه دارد و در هر روز از این دوره، هر باغ متناسب با وسعتی که دارد ساعات محدودی میتواند از جریان آب استفاده کند. «حمزه یزدانی» میگوید: «جهاد کشاورزی برای جدولکشی جوی آب زحمت زیادی کشیده است. با این حال کشاورزی و باغداری در این روستا به روشهای سنتی انجام میشود. در حال حاضر در روستا تنها ۴ نفر هستند که از آبیاری قطرهای برای باغ خود استفاده میکنند. ما به تنهایی نمیتوانیم زمینها و باغهای خود را به سیستم آبیاری قطرهای مجهز کنیم. چون هم دانش این کار را نداریم و هم از پس هزینههای آن بر نمیآییم. در صورتی که اگر جهاد کشاورزی این کار را برای باغداران انجام دهد تنها ۲۰درصد هزینهها از طرف ما باید پرداخت شود و این کمک بزرگی به ماست. من ۱۰ سال پیش برای نخستین بار برای استفاده از آبیاری قطرهای باغم اقدام کردم. برای این کار باید حوضچهای در باغ میساختم و شرایط خاصی را مهیا میکردم.
بعد از طی کردن هفتخوان برای نصب سیستم آبیاری قطرهای، جهاد کشاورزی گفت به دلیل اینکه وسعت باغ من چند متری بیشتر از حد تعیین شده برای اولویتهای اول است، پرونده باغ من باید در نوبتهای بعدی قرار بگیرد. مشکل دیگری هم که ما اینجا داریم، تفکر سنتی پدران ما و مالکان قدیمی باغهاست که فکر میکنند هرچه تعداد درختان در زمین بیشتر باشد، صرفه اقتصادی بالاتری خواهد داشت. در صورتی که دانش باغداری امروز فاصله معینی برای درختان در نظر گرفته است و اگر این فاصله درختان از همدیگر کم شود، نور به درستی به محصولات نمیرسد و کیفیت محصول کم میشود. جای این آموزشها در میان باغداران روستا خالی است. همچنین وجود یک مرکز آزمایشگاهی آب و خاک در شمیران میتواند به ما کمک کند تا در فواصل زمانی مشخص، از کیفیت خاک و آب و محصولمان مطمئن شویم. در کل شهرستان شمیران چنین آزمایشگاهی وجود ندارد و ما مجبوریم هرچند ماه یکبار برای آزمایش خاک و آب زمینها، نمونههایی را جمعآوری کنیم و به کرج برویم.» چیزی به غروب نمانده. کارگران خسته از یک روز پرکار، آخرین سبدهای گیلاس را بار قاطر میکنند و به سمت خانه مالک باغ روانه میشوند تا مزد امروزشان را پیش از خشک شدن عرقشان بگیرند. تیر ماه اوج فصل برداشت محصول گیلاس در کند علیاست و کارگران خود را برای فردای دوباره و چیدن دوباره میوهها آماده میکنند.
نظر شما